از این جای این دنیا ...

ساخت وبلاگ
Don't stay awake for too long, don't go to bedI'll make a cup of coffee for your headIt'll get you up and going out of bedYeah, I don't wanna fall asleep,I don't wanna pass awayI been thinking of our future,'cause I'll never see those daysI don't know why this has happened,but I probably deserve itI tried to do my best,but you know that I'm not perfectI been praying for forgiveness,you've been praying for my healthWhen I leave this Earth,hoping you'll find someone else'Cause, yeah, we still young,there's so much we haven't doneGetting married, start a family,watch your husband with his sonI wish it could be me,but I won't make it out this bedI hope I go to Heaven,so I see you once againMy life was kinda short,but I got so many blessingsHappy you were mine,it sucks that it's all endingDon't stay awake for too long, don't go to bedI'll make a cup of cofee ...I'm happy that you here with me,I'm sorry if I tear upWhen me and you were younger, you would always make me cheer upTaking goofy videos andwalking through the parkYou would jump into my armsevery time you heard a barkCuddle in your sheets,sing me sound asleepAnd sneak out through your kitchenat exactly 1:03Sundays, went to church,on Mondays, watched a movieSoon you'll be alone,sorry that you have to lose mePASSNOSECRETISDon't stay awake for too long, don't go to bedI'll make a cup of coffee for your headIt'll get you up and going out of bedKLSOFF4011120HMGONOFFMID149AMFRIFCBAMGONMETOKBEFTD از این جای این دنیا ......
ما را در سایت از این جای این دنیا ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : alifayyazi بازدید : 75 تاريخ : دوشنبه 24 بهمن 1401 ساعت: 1:44

Take me to your church, honey.To your white bedroom.You always my dear Che Guevara.Let me worship you more n more.let me pray n watch ya.I promise I’m a good dog of ya.wanna lick your whole body. Wanna kiss yaEvery momento. Italiano style or cuba?or spain or america?Just like juse Delgado?Is good israel lebanon or colombia?what’s the thing you prefer?I promise I’m on that way.My damn sweet.Don't confuse me more than that.Let’s dance bailando? Uh?So come on baby! :Yo te miro y se me corta la respiraciónCuando tú me miras, se me sube el corazónMe palpita lento el corazónY en un silencio tu mirada dice mil palabrasLa noche en la que te suplico que no salga el solLet me praise your eyes when you wipe my tears.I smell your fingers.I’m your beautiful faithful dog. just come!Come very soon, OH my GODness!!Just Come on!!Let's go to the church of your bedroom.You tell me. You teach me. You show me whole of world.I make y laugh. Make y cry. Make y love. Just by this words!We’ll smoke a lot. n get drunk there till moing.Promise y. Let's go so highthat God won't touch us.Then I’ll smell n lick n kiss your whole body. Don't make me waite any longer .I’ll follow y with two flower branches.One red one whiteLike Plato n Socrates.Or some thing you like.No girl like y.No one. at all.Cause y always have a big cigarette in your lips.Cause you only my big Eesto Che Guevara.It makes me crazy bout y.And I’m your people. Your pure people.Always waiting for ya.I just wanna take you up.very high. از این جای این دنیا ......
ما را در سایت از این جای این دنیا ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : alifayyazi بازدید : 77 تاريخ : دوشنبه 24 بهمن 1401 ساعت: 1:44

همه ي ما گاهي حرف هاي خوبي مي زنيم.گاهي كه حوصله ياري مي كند، نصيحت هاي مادرانه ي بسياري را به ياد مي آوريم. گاهي كه سرميل با سخن ما مي افتد. حرفهاي دل انگيزي از ما بر مي خيزد. و من الآن يك لحظه چنين چيزي از ذهنم گذشت.يك لحظه احساس سبك و نرمي در من بالا گرفت.داشتم همچون هميشه براي تو در ذهنم قصه اي مي گفتم.و گويا برايت چنين گفتم كه: آدمي را می بايد فهميد!!مي بايد اينچنين وانمود كرد كه انسان رعايت مي شود!همچنان كه همه ي ما با خودمان اينچنين كنار آمده ايم.دلمان را خوش كرده ايم. انگار همه چيز درست است. هيچ مشكلي نيست.و با خود چنين گفتيم كه براي اميدوار بودن، نيازي به فراهم بودن نيست.نيازي به يك قدرت جادویی و عجیب نيست .باور، نقطه اي از ذهن ماست كه هميشه در دسترس است. فقط كافي است كه به طرفش نگاه كنيم و نشانه اش بگيريم.نيروي اراده خود به خود ماشه را خواهد كشيد.آنگاه كه از هر چيزي خسته شده ايم. آنگاه كه هيچ ميلي به هيچ حركتي در ما نيست. تنها نياز به شنيده شدن داريم. نه هيچ چيز ديگر.تنها نياز به اين داريم كه كسي در برابر ما يا در كنار ما بنشيند و به حرفهاي ما گوش دهد. و حتي اگر واقعا حرفهاي ما را نمي فهمد، چنين وانمود كند كه ما را رعايت كرده است. و موقعيت ما را احساس مي كند و ما را درك كرده است.اگر به گفته هايم شك داري،مي تواني همين امروز امتحانش كني.مي تواني كنار من بنشيني.سر صحبت از بي ميلي هاي درونت را با من باز كني.و اگر من چنين وانمود كردم كه تو را مي فهمم. خواهي ديد كه شنيده شدن،نيروي بي كراني به آدمي مي بخشد.شنيده شدن و در آغوش گرفته شدن و بوسيده شدن، گاهي معاني ژرفي را به راه مي اندازد.و چرا من مي گويم گاهي؟هميشه دوست من!هميشه چنين است!1388.1.12 between the way nowere ​​​اي از این جای این دنیا ......
ما را در سایت از این جای این دنیا ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : alifayyazi بازدید : 75 تاريخ : يکشنبه 9 بهمن 1401 ساعت: 8:50

تو کیستی؟که چنین با من مهربانی . از آن دست مهربان. که من این جا مجبورم بگویم : این همه!!آمده ای ، دست مرا می گیری،و آن‌قدر زیاد مهربان ، که می گذاری من به تو نگاه کنم.و با نگاه خود محاصره ام می کنی، بندی ات می شوم.گیجم می کنی، فقط به تو فکر می کنم.راهم را می گیری، کوچه های بی انتهای خیالم را می بندی.و می گویی: بیا!و می گویی: نرو! آنجا! نرو!هر جا نرو که آغوش من نیست!هر جا که آغوش من هست بیا!قدم بر می دارم. به خطا. یا به درست. شاید هنوز باورم نیست که بیدارم یا خواب؟ولی تو همچنان نگاهم می کنی.راه می افتم. تو لبخند می زنی!!چشم هایم را می بندم و می دوم!! حتا اگر در خوابم ، بگذار بدوم به سمت تو!چشمهایم را می بندم ، و فقط به سوی تو می دوم !چه حس خوبی ! انگار در آغوش تو می دوم!!!من می چرخم. در بی وزنی همه ی این مهربانی.به دور خودم.و به دور تو!!در جهانی که همه جایش آغوش توست.آغوش گرم ِ این خدای مهربانی که من دارم!خدایا! خیلی دوستت دارم!1388.11.27،،،،،،گاهی چقدر این چیزهای خوب ، دور از ذهن می‌آید،درحالی که همیشه در همین نزدیکی است در اتاق کناری، ولی بازهم فاصله اش خیلی زیاد است، دستم نمیرسد کاش می‌توانستم معجزه کنم، 1393.03.22و بعد ازین، سعی کرده ام هیچ وقت به امید فکر نکنم،هیچ وقت حتی به ایستادن هم فکر نمیکنمچه رسد به راه رفتن، یا حتی دویدنهمه چیز دروغ است! هیچ چیز خوبی در کار نیست!آغوش و فلان و بیسار هم که تابلوئه از اول ...اصلا اصل اساس محبت زیر ساتور سواله ، نوبت به بقیه نیست،آه ، خدایا ، مرا تلخ تر ازین هرگز دیگر نخواه ! از این جای این دنیا ......
ما را در سایت از این جای این دنیا ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : alifayyazi بازدید : 69 تاريخ : يکشنبه 9 بهمن 1401 ساعت: 8:50

توکو به هایزنبرگ گفت:مگه تو باهوش نیستی؟ یه کاری بکن!اون کاره رو بکن! ( پانتومیم سی پی آر)- آخه نبض نداره !باز گفت: آخه مگه تو هایزنبرگ نیستی ؟یه کاریش بکن !- ولی همیشه نمیشه یه کاری کرد! اینو یه باهوش داره بهت میگه!هیممم، خُبّ ؛مگه نیست که الان همی دانشمندا قرص همه چی رو اختراع کردند؟پس چرا نمیشه ما بازم بجای زندگی قرصش و بخوریم ؟مگه چی شده که نمیشه یه کاری کرد ؟نبض نداره ؟ خب قرص نبض بخوریم! نمیشه؟قرص محبت بخوریم! نمیشه؟ خب قرص چیز می خوریم ، چیه اسمش ؟ احساسات ؟ بی احساسی ؟ آها ! بی حسی !!بی حسی مطلق نسبت به همه چیز:( علامت بی حسی خیلی خیلی مطلق!! )1400.09.12به‌خاطر هر چیز ،به خاطر هر چیز کوچک ولی عزیز به خاک افتادند ،از تمام رؤیاهایی که مدفون شد سخن میگویم،و حالا چند سال است که دکتر فقط قرص خواب می نویسد ؛1400.11.15بخواب!تمام شد!بیآرام !دریا نیز می میرد !1401.10.26 از این جای این دنیا ......
ما را در سایت از این جای این دنیا ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : alifayyazi بازدید : 74 تاريخ : يکشنبه 9 بهمن 1401 ساعت: 8:50